ناکجا

ناکجا

شعردوست و تاریخ‌دوستی که گاه دست در کار شاعران و تاریخ‌دانان می‌برد!

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معاصر» ثبت شده است

غزلی ناب بگویم!

سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۵۳ ب.ظ
مستفعل مستفعل آن صورت ماه‌ات
مفعول مفاعیل دو چشمان سیاه‌ات

«بگذار زمان روی زمین بند نباشد»1
با معجزه‌ی ابرو و مژگان سپاه‌ات

آن صورت و این چشم و لب و ابرو و مژگان...
بی‌پرده بگویم که مرا کُشته نگاه‌ات

بی‌پرده که گفتم که مرا کُشته «نگاه‌ات»
الزام به «مو» نیست، تو بگذار کلاه‌ات

در فن غزل هرچه که گفتم به ثنای‌ات
زیبا شده هر واژه که افتاده به راه‌ات

تردید ندارم که تو خوبی و نجیبی
با رفتن و غایب شدن گاه‌به‌گاه‌ات!

در موقع رفتن تو اگر هیچ نگفتی
خوش باش، برو، حادثه‌ی عشق پناه‌ات

بنشینم و از نو غزلی ناب بگویم
یک‌آن تو بیایی و نگاه‌ام به نگاه‌ات...2


مهدی فتاحی
1394/4/28


پی‌نوشت:
1- رویا باقری.
2- برخی مضامین این غزل، از غزلی از خانم فاطمه مردانی برداشت شده است.


گل‌رخ
  • مهدی فتاحی